دریاچه ارومیه ۴۱سال بعد از یک پیش بینی کردوانی درست گفت یا منتقدانش؟

دریاچه ارومیه ۴۱سال بعد از یک پیش بینی کردوانی درست گفت یا منتقدانش؟

به گزارش گل ارکیده، 4دهه از پیش بینی مرحوم کردوانی درباره ی خشکی قطعی دریاچه ارومیه گذشت؛ اینروزها که وضعیت دریاچه ارومیه به بحرانی ترین وضعیت تاریخ حیاتش رسیده است، باید از مخالفان کردوانی پرسید: کدام نظر به واقعیت نزدیک تر شد؛ احیا و تثبیت حیات دریاچه ارومیه یا مرگ آن؟



به گزارش گل ارکیده به نقل از خبر آنلاین، ۲۷ مرداد سالروز فوت مرحوم پرویز کردوانی پدر کویرشناسی ایران است؛ کسی که درباره ی ظرفیت ها و معضلات در رابطه با محیط زیست ایران ازجمله خشکسالی و کم آبی و کشاورزی نظرات خاص و مختلفی داشت.

تسنیم در خبری نوشت: اینروزها که وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه کنار کمبود شدید منابع آبی در ایران، حدودا به عنوان مسئله مورد بحث تمام جامعه قرار گرفته است و بازخوانی نظرات و پیش بینی مرحوم کردوانی درباره ی سرنوشت دریاچه ارومیه که بگفته مسئولان احیانا آخرین نفس های حیات را می کشد، خالی از لطف نیست.

شاید نشانه های شروع بحران کم آبی دریاچه ارومیه و هشدارهای اولیه درباره ی لزوم مداخله برای مدیریت منابع آب، به اواسط دهه ۱۳۷۰ شمسی بازگردد. در آن سال ها، میزان بارش سالانه نسبت به میانگین طولانی مدت کاهش محسوسی داشت و کنار آن، طرح های گوناگون توسعه کشاورزی و حفر گسترده چاه ها منجر به جهش در مصرف آب زیرزمینی حوضه شد، همچنین، اجرای ده ها سد بزرگ و کوچک بر رودخانه های تامین کننده آب دریاچه، نظیر زرینه رود و سیمینه رود، از اواسط همین دهه شروع شد و به صورت محسوسی از ورودی آب طبیعی به دریاچه کاست.

اما اوج تشدید بحران و نمایان شدن خسارات جدی، به اوایل دهه ۱۳۸۰ شمسی بازمی گردد. بنا بر آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران، حجم آب دریاچه ارومیه از حدود ۳۰ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۷۴ به کمتر از ۵ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۹۳ رسید و سطح آب دریاچه طی حدود ۲۰ سال بیش از ۵ متر کاهش پیدا کرد. این کاهش شدید موجب شد وسعت آبی دریاچه از بالاتر از ۵۰۰۰ کیلومترمربع به کمتر از ۲۰۰۰ کیلومترمربع برسد و شوری آب هم تا حدود ۴۰۰ گرم در لیتر افزایش یابد در صورتیکه حد نرمال غلظت ۱۸۰ تا ۲۲۰ گرم در لیتر اعلام شده است.

همه این تحولات در حالی مقابل چشم همه رخ داد که کردوانی که از او با نام «پدر علم کویرشناسی ایران» یاد می شود از شروع دهه شصت و زمانی که شاید نه فقط خشکی کامل دریاچه ارومیه، بلکه حتی ایجاد بحران کم آبی در آن قابل تصور نبود، پیش بینی کرده بود که مرگ دریاچه ارومیه قطعی است و باید به فکر مدیریت این پهنه وسیع، بعد از مرگ آن بود.

کردوانی در گفته ها و آثار مکتوب خود تاکید کرده بود که ادامه برداشت بی رویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی و گسترش بی برنامه کشاورزی، می تواند عاقبت به خشک شدن کامل دریاچه منجر شود.

او ضمن اشاره به نوسانات طبیعی سطح آب در گذشته، این دفعه بحران را اساساً نتیجه دخالت های انسانی و فقدان مدیریت جامع منابع آب می دانست و بارها، بوسیله مقالات، رسانه ها و سخنرانی ها، هشدار داده بود که فقدان اقدام مؤثر می تواند به تبدیل شدن بستر دریاچه به کانون بحران زیست محیطی و اقتصادی منجر شود.

کردوانی سال ۹۳ در گفت و گو با تسنیم: احیای دریاچه ارومیه نا ممکن است/ راه حل دادم اما توجه نشد


کردوانی مهرماه ۹۳ اظهار داشته بود: درباره ی مخاطرات خشکسالی و راهکارهای ممانعت از مشکلات ناشی از آن توضیح داده بودم، اما توجهی نشد. درباره ی راه های رویارویی با خشکسالی و چگونگی تغییر آب و هوا مطلب نوشتم و حرفم در نهایت ثابت شد.

درباره دریاچه ارومیه باید بگویم که همه یک طرف هستند و من یک طرف دیگر، چونکه همه می گویند دریاچه ارومیه قابل احیا است ولی بنده این مساله را قبول ندارم، من می گویم امکان ندارد این دریاچه را بتوان احیا کرد.

حوزه تخصصی من اکولوژی است و من به شما می گویم که تا ۲۰ سال دیگر اصلاً کویر هم در ایران وجود نخواهد داشت؛ کویر با بیابان فرق دارد و اینکه مدیر منابع طبیعی هنوز تفاوت این دو را نمی داند و آنها را باهم اشتباه می گیرد جای تأمل دارد.

کسانی که آب در دریاچه ارومیه می ریزند، خائن هستند چونکه این دریاچه نمکزار است. این دریاچه حوزه آبریز است. این دریاچه ریزگرد ندارد چون بلور نمک است و به هشت دلیل باید این نمک را برداشت کرد.

کردوانی، پاییز ۱۳۹۳: دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۵ هم قابل احیا نیست!

کردوانی همین طور پاییز ۱۳۹۳ در یک نشست خبری در نمایشگاه مطبوعات اظهار داشته بود: دریاچه ارومیه فوت شده است و قابل احیا نیست.

او با تکیه بر این که "می توانیم از نمک دریاچه ارومیه استفاده درست نماییم." اظهار داشت: برخی طرفداران افراطی محیط زیست متوجه نیستند که چاه های اطراف دریاچه درحال شور شدن است، درست است ۵۰ سانت آب دریاچه ارومیه بالا آمده است اما باید بگویم دریاچه ارومیه احیا نخواهد شد و انتقال آب «زاب صغیر» نیز فایده ندارد، چونکه نباید آب به دریاچه بریزند، دریاچه ارومیه به صورتی گرفتار اسهال شده است(احتمالاً اشاره به نظرش بر اساس این که با وجود چاه های عمیق، عمده آب ورودی به دریاچه، همراه با نمک از آن خارج و وارد چاه ها می شود). دریاچه ارومیه تا ۱۲ سال دیگر هم احیا نخواهد شد و اگر هم اصراری هست، ابتدا باید نمک دریاچه را جمع کنند و بعد به فکر احیاء آن باشند.

دریاچه ارومیه فقط باید به پارک تبدیل شود؛ به فکر درآمدزایی از نمک دریاچه باشید

کردوانی با ابراز این که نمک دریاچه ارومیه به علت شکل بلوری و کریستالی آن به ریزگرد تبدیل نمی گردد، درباره ی استفاده از این نمک اظهار داشت: می توان از این نمک برای خمیر دندان به عنوان مواد اولیه استفاده نمود. با درآمدزایی حاصل از برداشت نمک از دریاچه ارومیه می توان به اقتصاد کمک کرد. هرروز ده ها میلیون تن برای چاه نفت نمک لازم است، چرا از نمک دریاچه ارومیه استفاده نمی کنند، وقتی دوسوم نمک ایران مربوط به این دریاچه است؟

او در نهایت راه حل خود درباره ی وضعیت دریاچه ارومیه را اینگونه تشریح کرد: ابتدا باید نمک را جمع آوری کنند و بعد با بوجودآوردن پوشش گیاهی مناسب، برخی حیوانات مانند آهو را در آنجا پرورش داد. دریاچه ارومیه می تواند به عنوان پارک گیاهی و حیوانی محسوب شود و برای اطراف آن نیز کشاورزان می توانند محصولاتی مثل پسته بکارند و با آبیاری قطره ای چنین کشتی داشته باشند.

کردوانی سال ۹۶ به خبرآن لاین: با یک سال مداوم باران هم وضع درست نمی شود

او همین طور در سال ۹۶ در گفت و گو با خبرآن لاین گفته بوده: ما ۲ نوع خشکسالی داریم؛ یکی اقلیمی یکی آبی، ما هر دوی اینها را داریم ولی بیشتر درگیر دومی هستیم، یعنی منابع آب کم شده است که علتش کاهش بارش نیست بلکه افراط ماست، یعنی اگر در تهران یک هزار میلی متر هم باران بیاید ما باز کمبود آب داریم چون ساخت وساز در آن افزوده شده است، پس به طورکلی خشکسالی اقلیمی بهانه است. خشکسالی آبی یعنی ولخرج هستیم، بنابراین است که اگر یک سال هم باران بیاید ما وضعمان خوب نمی گردد، چون چاه های ما پایین رفتند و سدهای ما هم قابلیت ذخیره آب ندارند.

انقلاب که شد گفتند؛ "اول کشاورزی را توسعه دهیم که خودکفا شویم."، بعد هم گفتند؛ "صنعت خوب است."، بعد باز هم گفتند؛ "نه."، و به سوی صنایع بزرگ مثل فولاد رفتند، کشورهای خارجی که این کار را می کردند کنار دریا بودند، اصلاً نمی فهمند که آب نیست، بعد بهانه هم می آورند که خشکسالی وجود دارد، علت این اتفاقات خشکسالی نیست بلکه علتش افراط است و حتی برنامه های الآن دولت هم وضعیت را روز به روز بدتر می کند.

چاه های عمیق همه چیز را نابود کرد

همین وزارت آب و برق و وزارت نیرو با کمک نماینده های مجلس از ۳ تکنولوژی مختلف استفاده کردند تا آب را به صورت کافی در اختیار مردم قرار دهند؛ یکی چاه های عمیق و نیمه عمیق بود. کشاورز، مش محمد، مش حسن چه می دانست چاه چیست، توسط چاه مردم هرچقدر دلشان می خواست آب برمی داشتند، قنات چنین اجازه ای را به مردم نمی داد.

بعد از نیمه عمیق، چاه عمیق ساخته شد که همه چیز را نابود کرد، این چاه را ساختند و به مردم گفتند؛ "بروید توسعه بدهید."، همه هم از این خوشحال بودند. الآن فرض کنید می خواهید دستتان را وارد جیب یکی کنید و خوراکی بردارید اگر دستتان را ته ببرید می توانید همه خوراکی را ببرید. با قنات که هیچ با چاه نیمه عمیق هم نمی شد همه آب را برد، این روند ساخت چاه های عمیق آن قدر ادامه پیدا کرد که الآن وضعیت ما به این شکل است، این کار را وزارت نیرو انجام داد، مردم که نمی دانستند چاه عمیق چیست.

۵۰ سال دیگر نه آب سطحی داریم نه آب زیرزمینی

بیچاره کسی که ۵۰ سال دیگر به دنیا بیاید، تا آن زمان دیگر نه آب سطحی داریم، نه آب زیرزمینی، البته این اتفاق شاید زودتر هم بیفتد، چونکه در عرصه آب زیرزمینی حداقل فاصله ۲ چاه باید ۱ کیلومتر باشد، اگر در یک لیوان بجای یک نی، ۳ نی قرار دهیم آب بیشتری نمی گیریم فقط زودتر آن منبع آب را از بین می بریم. وزارت نیرو هم که دارد می گوید؛ "چاه بزنید."، اتفاقی که سبب شده است دشت تهران هم ۳۶ سانتی متر نشست پیدا کند.

احیای تالاب ها هم نا ممکن شده است

امکان ندارد تالاب ها احیا شوند، اگر هم می گویند تالابی احیا شده اشتباه است، دارند آب نیشکر را که پر از فاضلاب است، وارد این تالاب می کنند، یا بطورمثال می گویند؛ "باتلاق گاوخونی را زاینده رود خشک کرد."، نه، این گنداب را سوءمدیریت خشک کرد، اتفاقاً اگر سد می ساختند اوضاع بهتر بود.

من بارها دیدم این گنداب خشک شده است، اگر سد می ساختند و میزان مشخصی آب را برای گنداب باز می کردند، میزانی هم می دادند شهر توسعه پایدار به وجود می آمد، یعنی هم گنداب داشتیم، هم کشاورزی، هم صنعت و هم شهر، اما این کار را نکردند و دیگر آب نداریم، این هم موجب می شود گردوخاک از گنداب بلند شود، پس از آن هم دیگر آبی نیست، اگر هم باشد آب آلوده است.

تمام آب انتقالی به دریاچه ارومیه، وارد چاه های عمیق می شود

کردوانی سال ۱۳۹۴ در جمع کارکنان سازمان مدیریت و برنامه ریزی حاضر شد و اظهار داشت: دیگر امکان ندارد دریاچه ارومیه احیا شود، هر چقدر آب به دریاچه ارومیه ریخته شود به چاه می رود و دیگر محال است این دریاچه احیا شود.

دلیل خشک شدن زاینده رود نیز همین است، زاینده رود را چاه خشک کرد و این رود نیز مانند دریاچه ارومیه محال است که احیا شود برای اینکه زمین ها بدنبال عمیق ترشدن چاه ها نشست کرده است یا در بهشت زهرا(ع) در گذشته وقتی حفاری صورت می گرفت، آب فوران می کرد اما در زمان حاضر به علت حفاری بی رویه چاه، زمین در آن منطقه نشست کرده است یا حفر چاه عمیق به علت وجود نیروگاه های اطراف فامنین و کبودرآهنگ باعث شده است آب چاه کل روستاهای اطراف خشک شود و بدنبال آن زمین ها نشست کند. امروزه شاهد می باشیم که زمین نشست می کند یا پل ها کج می شود که بدنبال آن لوله آب و گاز می شکند؛ اما هیچ کسی نمی داند علت آن چیست، باید گفت علت آن برداشت بی رویه از آب زیرزمینی و حفر چاه های عمیق است.

هشدار درباره ی راه اندازی قطار سریع السیر تهران ـ مشهد

کردوانی با هشدار درباره ی راه اندازی قطار سریع السیر تهران ـ مشهد اظهار داشته بود: مسئولان نباید اجازه دهند چنین طرحی اجرائی شود برای اینکه مسیر این قطار با سرعت ۳۰۰ کیلومتر از گرمسار، سمنان و شاهرود می گذرد، درصورتی که در این راه هر لحظه امکان نشست زمین وجود دارد. یکی از دلیلهای آن، حفر چاه های عمیق و برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی است. متاسفانه به علت بی توجهی ها در سالهای گذشته، شاهد عمیق ترشدن چاه ها و تشدید ریزگردها و نشست زمین ها بوده ایم یا از طرف دیگر در گذشته جنگل های مصنوعی راه اندازی کرده اند که حال همان جنگلها به علت بی آبی درحال خشک شدن هستند.

کردوانی: بیشتر چاه های بدون مجوز و مخرب اطراف دریاچه ارومیه زمان مسئولیت کلانتری حفر شد

شهریور ۱۳۹۵ نیز پس از آن که عیسی کلانتری مشاور رییس جمهور و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در مراسم امضای اسناد فائو در پروژه دریاچه ارومیه با تأکید، از قطعی بودن احیای دریاچه ارومیه درباره ی مفاد این اسناد گفته بود، مرحوم کردوانی با ابراز تأسف از سو استفاده از احساسات جامعه بمنظور جذب اعتبار داخلی و خارجی اینگونه به اظهارات کلانتری واکنش نشان داد: بیشتر چاه های بدون مجوز و مخرب اطراف دریاچه ارومیه در دهه های ۶۰ و ۷۰ در زمان وزارت چندین ساله آقای کلانتری در وزارت کشاورزی، که اتفاقاً حال دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه هستند، حفر شد و کار را به جایی رساند که وزارت نیرو در همایشی اعلام نمود از سال ۷۰ جریان آب در دریاچه ارومیه به عکس شده است و حالا امروز، آقای کلانتری چاه هایی را که در زمان وزارت خودشان حفر شده بود می بندد.

او ادامه داده بود که عمق دریاچه ارومیه در عمیق ترین نقطه به ۱۶ متر می رسد در صورتیکه عمق چاه های حفرشده اطراف آن بمراتب بیشتر است و به بالای ۱۰۰ متر هم می رسد که همین مساله باعث شده است طبق قانون ظروف مرتبط، آب دریاچه به سوی چاه ها جریان پیدا کند که نتیجه آن، شور شدن آب چاه هاست، بدین سبب هرچه آب در دریاچه ارومیه بریزیم، وارد این چاه ها می شود و در نهایت به شورتر شدن آب شیرین اطراف دریاچه ارومیه می انجامد.

عیسی کلانتری آن سال گفته بود مبلغ کمک فائو در این اسناد ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و مدت اجرای پروژه ۴ سال تعیین شده است و دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۲ به وسعت چهار هزار و ۲۰۰ کیلومتر با حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب آب خواهد رسید که لازمه آن ادامه روند احیا و سرمایه گذاری ها است.

مدیرکل محیط زیست آذربایجان غربی سال ۱۴۰۴: نیمه شمالی دریاچه فقط ۴ سانتی متر آب دارد

این اظهارات کلانتری در صورتی است که الآن که در سال ۱۴۰۴ و ۲ سال بعد از افق اعلام شده توسط او هستیم، وسعت دریاچه ارومیه بگفته حجت جباری مدیرکل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی در چنین شرایطی قرار دارد؛ در بخش شمالی دریاچه که حدودا نیمی از مساحت دریاچه است، آب بسیار کمی در مساحت ۱۰۰ کیلومترمربع باقیمانده است؛ شاید فقط لایه ای به ضخامت چهار یا پنج سانتی متر که در حقیقت می توان گفت دیگر آبی وجود ندارد، این برای اولین بار است که احتمال می دهیم طی پنج یا شش روز آینده، بخش شمالی دریاچه بطور کامل خشک شود، البته از نظر محیط زیستی، همین الآن هم فقط یک لایه بسیار نازک و پراکنده در شمال باقیمانده است و به سختی می توان گفت آبی وجود دارد، درحال حاضر در این حوزه وضعیت بحرانی است و از نظر اکولوژیکی باید آنرا خشک شده درنظر بگیریم.

جباری اظهار داشت: در جنوب دریاچه نیز حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتر از مساحت دریاچه به عمق حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتی متر آب باقیمانده است کهبا ادامه این روند، تا پایان تابستان احتمال خشک شدن کامل آن هم وجود دارد که به مدلول خشکی کامل و ۱۰۰درصدی دریاچه ارومیه خواهد بود، البته هنوز به آن مرحله نرسیده ایم، ولی نزدیک هستیم.

تمام این آمار یعنی درباره ی نتیجه هدف گذاری و افق پیش بینی شده آقای کلانتری برای آینده دریاچه ارومیه با وسعت بالاتر از چهار هزار کیلومترمربعی و حجم آب ۱۵میلیارد مترمکعبی می توان اظهار داشت: حدودا هیچ!

نکته قابل تأمل این است که بغیر از پیش بینی ۴۰سال پیش مرحوم کردوانی درباره ی دریاچه ارومیه، از وضعیت ترسیم شده ایران در دهه ۹۰ تا حالا نیز یک دهه گذشته است و همانطور که شاهد بوده ایم، کنار وضعیت دریاچه ارومیه تعدادی از پیش بینی های وی در زمان حاضر محقق شده یا درحال تحقق است،

به عنوان مثال کنار وضعیت اسفناک تعدادی از تالاب های کشور، فرونشست زمین چه در حوزه های غیرشهری و چه در حوزه های شهری خودرا نشان داده و به سرعت درحال گسترش و تعمیق است، بطورمثال در استان اصفهان، سال قبل آمار وحشتناکی از دربرگیری فرونشست زمین اعلام گردید که عمق این بحران را نشان می داد و بطور قطع این وضعیت تا حالا بدتر هم شده است.

علی بیت اللهی رییس بخش زلزله شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و مسکن شهرسازی وزارت راه و شهرسازی، آبان ۱۴۰۳ آماری عجیب و قابل تأمل از وضعیت ساختمان ها، بناها و تأسیسات شهری در معرض فرونشست اصفهان ارائه کرد.

او به خبرنگار تسنیم گفته بود که مساحت بافت های فرسوده در شهر اصفهانکه در زون فرونشستی قرار دارند، از تمام شهرهای ایران بیشتر است. حدود ۱۶۵۲ هکتار از بافت های فرسوده این شهر در معرض خطر فرونشست است.

وی همچنینآمار ساختمان ها، بناها و تأسیسات شهری در معرض خطر فرونشست را اینگونه تشریح کرده بود: حدود ۹ ایستگاه آتش نشانی، ۲۷۴ فلکه آتش نشانی، ۳۲۸ مسجد، ۳۷ کتابخانه، ۳ بیمارستان، ۸ پمپ گاز، ۲۵۸ مدرسه، ۱۹ مرکز فرهنگی، ۱۴ مرکز گردشگری، ۱۷۱ مرکز آموزشی شامل دانشگاهی و غیردانشگاهی، ۷۷ مرکز دولتی، ۳۶ مرکز صنعتی، ۱۱۸ مرکز پزشکی درمانی، ۱۴ مخزن سوخت، ۹۳۷۴ پل و یک میلیون و ۲۴۲ هزار نفر جمعیت در پهنه خطر فرونشست زمین در اصفهان هستند و بطور مثال در مناطق ۸ و ۱۰، ۳۸۰ هزار واحد مسکونی در زون خطر فرونشست قرار گرفته اند.

به گفته بیت اللهی نمونه شکاف های فرونشستی اطراف فرودگاه اصفهان و حتی چمن ورزشگاه تازه تأسیس نقش جهان گزارش شده است.

بیش از ۴۰سال از پیش بینی، هشدار و استدلال های مکرر و گوناگون پروفسور کردوانی درباره ی خشکی قطعی دریاچه ارومیه گذشت. در این چند دهه نیز بگفته خودش هیچ کس توجهی به حرف ها و استدلال هایش نکرد، اما اینروزها که وضعیت دریاچه ارومیه به بحرانی ترین وضعیت تاریخ حیاتش رسیده است و حتی بگفته برخی الآن حال احتضار دریاچه را مشاهده می نماییم، باید از مخالفان چنددهه ای کردوانی پرسید: کدام نظر به واقعیت نزدیک تر شد؛ احیا و تثبیت حیات دریاچه ارومیه یا مرگ آن؟

در تمام این چند دهه که هشدارهای داخلی و خارجی شروع شده بود، دریاچه ارومیه وضعیت پیکری را داشت که به سرطانی دردناک مبتلا شده است، مسئولان و نهادهایی هم که مسئولیت حفظ سلامت این پیکره را به عهده داشتند، اقداماتی را به کار گرفتند که اگر هم همه آنها را خیرخواهانه و عالمانه بدانیم، این اشکال به آن وارد است که هیچ احتمالی برای مرگ این بیمار سرطانی درنظر نگرفتند و انبوهی از بودجه ها و امکانات را صرف زنده نگه داشتن آن کردند، در صورتیکه اگر حتی نه بجای این اقدامات بلکه کنار آنها، نیم نگاهی به این سوی ماجرا داشتند و خودرا در این بازه بالاتر از ۴۰سال برای مرگ دریاچه ارومیه و راهکارهای کاهش خطرات بعد از آن آماده می کردند، شاید الآن سالیان زیادی بود که اساساً زنده و مرده دریاچه ارومیه برای ایران و ایرانی مسئله نبود و نیاز نبود بدون هیچ برنامه مشخصی، فقط قطره آبی بر لب جسم درحال جان دادن آن بریزیم و بهامید شفای آن دست به دعا برداشته باشیم.

۲۲۳۲۱۷


1404/05/12
12:53:53
5.0 / ۵
7
تگهای خبر: آب , آهنگ , اقلیم , جنگل
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

GOl Orkideh
گل ارکيده

گل اركیده

گل و گیاه
گل ارکیده، زیبایی طبیعت در خانه شما

golorkideh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت گل اركیده محفوظ است