من که متخصص حوزه آب هستم، مفهوم ۱۰ درصد صرفه جویی را که مسئولان می گویند، متوجه نمی شوم
به گزارش گل ارکیده، یک پژوهشگر حوزه آب به خبرآنلاین می گوید: در صحبت های تعدادی از مسئولان به وضوح می بینید که می گویند ما جیره بندی آب نداریم و هیچ مشکلی به وجود نمی آید، فقط مردم صرفه جویی کنند، بدون اینکه مفهوم کلمات معلوم باشد و در حقیقت اصل داستان کتمان می شود. وقتی مسئولان به مصرف کننده می گویند پمپ و مخزن برای آب بگذارد، یعنی فشار آب شبکه را بهر دلیلی کاهش داده و آب را جیره بندی کرده اند؛ در اصطلاح می گویند فشار شبکه را مدیریت کرده اند.
فرزانه فراهانی: وضعیت منابع آبی در ایران مدت هاست به موضوعی نگران کننده تبدیل گشته و سطح آب در سدهای کشور به مرز هشدار رسیده و صحبت ها به «روز صفر آب» کشیده شده است. خبرآنلاین جهت بررسی وضعیت فعلی بحران آب در کشور با مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر حوزه آب، گفت و گو کرده است.
در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید:
چرا وضعیت آب در کشور بحرانی شده است؟
ما هیچ درسی از گذشته نمی گیریم و هیچ هشداری درباب کاهش منابع آبی از جانب کارشناسان متخصص در عرصه آب، برای نظام تدبیر کشور معنادار نمی گردد. وقتی سد وشمگیر که آب شهر همدان را تامین می کرد در سال ۱۴۰۱ خشک شد، در عمل «روز صفر آب» فرا رسید ولی سیستم حکمرانی درس نگرفت؛ ۷ سال پیش یادداشتی با عنوان «روز صفر آب اصفهان» درباره ی بحران آب نوشتم و هشدار دادم اما باز هم کسی توجه نکرد. پیش بینی وضعیت فعلی آب ایران و بحرانی شدن آن نبوغ نمی خواست و نیاز نبود که نوستراداموس باشیم؛ مثل روز روشن بود که این اتفاق می افتد.
آیا ایران در گذشته هم با کمبود آب مواجه بوده است؟
بله؛ در سال ۱۳۵۳، عبدالمجید مجیدی، رییس سازمان برنامه وقت، یک نامه محرمانه به وزیر آب و برق کشور نوشته بود و در آن گفته بود که تهران برای ۵ و نیم میلیون نفر ظرفیت زیستی دارد. در آن زمان و با آن منابع آب و ظرفیت سکونت، حال بعضی می گویند ظرفیت زیستی تهران به ۳ و نیم میلیون نفر رسیده است، در صورتیکه جمعیت فعلی تهران و حومه به حدود ۱۵ میلیون نفر رسیده و طبیعی است که به بن بست می خوریم.
در صحبت های تعدادی از مسئولان به وضوح می بینید که می گویند ما مسئله جیره بندی آب نداریم و هیچ مشکلی به وجود نمی آید، فقط مردم صرفه جویی کنند؛ بدون این که مفهوم کلمات معلوم باشد و در حقیقت اصل داستان کتمان شود. وقتی مسئولان به مصرف کننده می گویند پمپ و مخزن برای آب بگذارد، یعنی فشار آب شبکه را بهر دلیلی کاهش داده و آب را جیره بندی کرده اند. در اصطلاح می گویند فشار شبکه را مدیریت کرده اند؛ وقتی فشار آب کم شود، به منازلی که در ارتفاع هستند آب کمتری می رسد. این یعنی آب کم داریم. بجای مدیریت مصرف، باید به مدیریت تقاضا، مدیریت آمایش سرزمینی، و هشدارهای جدی دقت نماییم. اما مدام آب می آوریم، سدهای مختلف را وارد مدار مصرف می نماییم، و در نهایت تمام می شود و وضعیت فعلی حاکم می شود.
نظر شما درباره ی قرار گرفتن خیلی از نقاط کشور در وضعیت «روز صفر آب» چیست؟
ما الان به ورطه «روز صفر آب» افتاده ایم؛ بعضی ها فکر می کنند روز صفر یعنی خشکی سد تا بتوان کف آنرا جارو کرد؛ نه، این طور نیست. روز صفر یعنی سطح آب به حدی برسد که آب گیر سد دیگر نتواند آب را به تصفیه خانه منتقل کند.
سؤال مهم این است که تا چه زمانی برای راهکارهای تأمینی بودجه بگذاریم و به آن بها بدهیم، در صورتیکه برای راهکار هایی که به مدیریت مصرف و مدیریت تقاضا منجر می شود بهایی قائل نمی شویم؟ چگونه است که برای طرح های انتقال آب بودجه داریم اما برای مدیریت تقاضا نداریم؟
راه حل های بین المللی برای عبور از بحران کم آبی چیست؟
در دنیا، در اجرای روش های کنترل هدررفت آب و انشعابات، پرداخت هزینه مستقیم صورت نمی گیرد. برای آن مدل تجاری تعریف می کنند و سرمایه گذار و دستگاه مربوطه، در نهایت با انجام توافقی، طرح مربوطه را اجرا و ارزش مازاد ایجاد می کنند.
پیشنهاد شما برای کاهش مصرف آب در کشور چیست؟
در روش های حل مسئله آب در کشور هیچ خلاقیتی نمی بینم و فقط حرف های تکراری زده می شود. من که متخصص حوزه آب هستم، مفهوم ۱۰ درصد صرفه جویی که مسئولان به مردم می گویند را متوجه نمی شوم. تغییر رفتار مصرف کننده مشوق می خواهد؛ با حرف، بنر و مصاحبه نمی شود مصرف کننده را به کاهش مصرف آب واداشت. از طرفی می گویند کشاورزی آب کشور را سر می کشد، از جانب دیگر هیچ خلاقیتی برای صرفه جویی کشاورز در مصرف آب نداریم.
الان در شرایطی هستیم که حتی کاهش مصرف در حجم لیتر هم برای ما اهمیت دارد. بنابراین، هر سازوکاری مانند توقف آبیاری چمن ها و تغییر منظر چمن به منظر خشک یا دیگر صرفه جویی ها همراه با مشوق های تعرفه ای باید بصورت خلاقانه لحاظ شود.
تفکیک آب آشامیدنی و غیرشرب چقدر در عدم تشدید بحران آب اثرگذار است؟
هیچ اهمیتی ندارد که چند درصد کم یا زیاد از آب کشور در کشاورزی صرف می شود. داستان این است که حتی اگر فقط یک درصد از آب کشور در شهری چون تهران در بخش شرب مصرف شود و نتوانیم همین مقدار را تامین نماییم، این مساله بالقوه یک بحران اجتماعی و امنیتی است. مطالبی مانند میزان مصرف در بخش کشاورزی یا خانگی در زمان بحران، نوعی انحراف اذهان عمومی اند و طرح آن دردی را دوا نمی کند.
تفکیک آب آشامیدنی و غیرشرب می تواند در بین مدت به رفع بحران کمک نماید. با انجام این تفکیک، حداقل ۱۵ تا ۲۵ درصد در مصرف آب صرفه جویی می شود که البته بستگی به الگوی مصرف دارد. نگاه اقتصادی به آب مهمست ولی آب مانند سایر نهاده ها نیست. با سوخت و برق متفاوت است، چون آب را نمی توان تولید کرد.
برق در هر کجا می تواند تولید شود و در جای دیگر مصرف شود؛ مناقشه ای ایجاد نمی کند، ولی آب اینگونه نیست. به همین دلیل رفتار اقتصادی با آب، ماهیتاً با سایر نهاده ها متفاوت می باشد. به همین دلیل، واقعی کردن تعرفه های حامل انرژی آب آشامیدنی باید با خلاقیت همراه باشد. بطورمثال تعرفه اعتباری به شکلی باشد که فرد در قالب الگوی مصرف (۱۳۰ لیتر در شبانه روز)، قیمت جاری و مصوب را پرداخت کند؛ برای مصرف بیشتر باید قیمت واقعی را بپردازد. البته این فقط یک مثال است و باید روی آن کار کارشناسی شود.
۴۷۲۳۲
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب