خبر بد از دریاچه ارومیه
به گزارش گل ارکیده، رضا حاجی کریم، رییس هیأت مدیره فدراسیون صنعت آب، اظهار داشت: دریاچه ارومیه به بدبینانه ترین حالت خود نزدیک شده و الان توفان نمک دریاچه شکل گرفته و تخلیه استانهای مجاور ارومیه درحال شروع شدن است. توفان نمک و افزایش درجه حرارت به خاطر انعکاس خورشید همه تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه است که زندگی و زیست پذیری در منطقه را تحت تأثیر قرار داده و از بین می برد. این آغاز ماجرا است».
به گزارش گل ارکیده به نقل از خبر آنلاین، دریاچه ارومیه خشک می شود و یک شوره زار جای آنرا می گیرد. تمام سکانس ها از حالا قابل پیش بینی است؛ آب و هوای منطقه گرم تر و خشک تر خواهد شد، بادهای نمکی در منطقه شروع می شود، بیماری های تنفسی افزایش پیدا خواهد کرد، شوری زمینهای مجاور امکان کشاورزی را از بین می برد، معیشت و اشتغال میلیونها نفر به خطر خواهد افتاد و این سرآغاز مهاجرت الزامی خواهد بود؛ مهاجرتی که تا ۱۰میلیون نفر تخمین زده شده است؛ این اتفاق با ناهنجاری های اجتماعی و مصائب اقتصادی همراه خواهد بود.
دنیای اقتصاد در خبری نوشت: دریاچه ارومیه، همان چشم گربه جغرافیا، همان برکت هزاران ساله غرب فلات ایران خشک شد تا نعمت، بلا شود! دریاچه در بیشتر مساحتش به یک بیابان شور تبدیل گشته است! کریستال های نمک از دور چون الماسی می درخشند، اما درخششی که «هیچ» را به ارمغان می آورد.
سال ها کارشناسان در رابطه با اهمیت دریاچه گفتند، ولی بر آبریزهای آن سد ساختند و دریاچه را با ۷۰ هزار چاه غیر مجاز محاصره کردند. فعالین محیط زیست نسبت به احتمال کم آبی دریاچه ابراز نگرانی کردند، ولی آن طور که دلشان می خواست جاده کشیدند و پل زدند.
رسانه ها ازعدم اصلاح روش های منسوخ کشاورزی و بی توجهی به طرح های آمایش سرزمینی انتقاد کردند، ولی گوش کسی بدهکار نبود؛ گویی که دریاچه نه گرفتار غفلت و بی توجهی که زیر تیغ عناد و خشم است، وگرنه همه می دانند که توسعه بی حساب کشاورزی سنتی به مرگ دریاچه ختم می شود و مرگ دریاچه سرانجامی جز پایان کشاورزی و بیکاری خیل عظیمی از مردم و در نهایت مهاجرت الزامی آنان ندارد؛ گو اینکه طی چند روز گذشته زمزمه های آغاز مهاجرت شهروندان از مناطق مجاور دریاچه سابق و شوره زار امروز شنیده می شود.
برآوردهای اولیه حکایت از آن دارد که خشکی کامل دریاچه ارومیه، زمینهای مجاور و حتی دورتر را گرفتار توفان های نمکی خواهد کرد؛ پدیده ای که هم بستر شیوع بیماری و نارسایی ها خواهد شد و هم استعداد کشاورزی زمین را از بین می برد.
کارشناسان پیش بینی کردند که تغییرات آب وهوایی و عواقب انسانی و اقتصادی آن احیانا بالغ بر ۱۰میلیون از شهروندان را ملزم به مهاجرت خواهد نمود.
البته همین مهاجرت نیز سرآغاز مشکلات جدیدی خواهد بود و می تواند شهرها و استانهای مجاور را با اشکال مختلفی از لطمه های اجتماعی مانند حاشیه نشینی، بیکاری، کمبود کالاهای اساسی و… مواجه کند و همه اینها از آن روزی آغاز شد که محمود احمدی نژاد، رییس جمهور وقت کشور با همان خنده های متفاوت و لحن سوالی همیشگی اش به کشاورزان می اظهار داشت که «هرکس هرجایی توانست، چاه بزند». عیسی کلانتری، رییس سابق سازمان صیانت از محیط زیست در رابطه با آن دوران گفته است که «در آن زمان ظرف سه روز اجازه حفاری و روزی هزاران متر چاه زده شد».
راهکارهای اشتباه در وضعیت اضطراری
طی چند ماه اخیر دولت تلاش داشته تا خودش را نسبت به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه دغدغه مند نشان دهد و اتفاقا چندی قبل، مسعود پزشکیان نیز عازم ارومیه شد و از دریاچه بازدید نمود. این در شرایطی است که هنوز تغییر و تحول جدی در ماجرای احیای دریاچه ارومیه رخ نداده است.
رضا حاجی کریم، رییس هیأت مدیره فدراسیون صنعت آب ضمن اشاره به همین مسئله، گفته است که «اگر بازهم به الگوی کشت اشتباه اطراف دریاچه ارومیه و توسعه باغداری و افزایش کشت گندم ادامه دهیم رهاسازی آب سدها هم مشکلی را حل نمی کند و ایجاد اشکال هم می کند».
او با اشاره به اینکه انواع و اقسام طرح های محیرالعقول بر مبنای این که کف دریاچه را ژئوممبران (به ورق هایی گفته می شود که بدون احتیاج به زیرساخت می تواند به عنوان عایق مورد استفاده قرار گیرد) نماییم یا قسمتی از سطح دریاچه را آبدار و قسمتی را رها نماییم، راهکار نیستند»، توضیح داده است که «دریاچه ارومیه به بدبینانه ترین حالت خود نزدیک شده و الان توفان نمک دریاچه شکل گرفته و تخلیه استانهای مجاور ارومیه درحال شروع شدن است. توفان نمک و افزایش درجه حرارت به خاطر انعکاس خورشید همه تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه است که زندگی و زیست پذیری در منطقه را تحت الشعاع قرار داده و از بین می برد. این آغاز ماجرا است».
شروع مهاجرت از روستاهای اطراف دریاچه
البته هنوز بعضی از مسئولان و کارشناسان کورسوی امیدی برای احیای دریاچه قائل هستند، ولی با این وجود هیچ کسی توان انکار واقعیت را ندارد. «هنوز امکان جلوگیری از بدتر شدن شرایط وجود دارد»؛ حاکم ممکان، نماینده ارومیه در مجلس، یکی از همین چهره های امیدوار به احیای دریاچه است که به آغاز مهاجرت روستاییان اذعان کرده و گفته است که «دریاچه ارومیه زمانی به عنوان بزرگ ترین دریاچه شور خاورمیانه شناخته می شد و امروز در وضعیتی بحرانی قرار دارد و بخش اعظم پهنه آبی آن به بیابان نمکی تبدیل گشته است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه در سالهای اخیر به تخلیه آرام یا مهاجرت مردم از روستاهای اطراف آن کمک کرده است».
او با اشاره به اینکه «دریاچه طی چند دهه گذشته بیشتر از ۹۰ تا ۹۶ درصد از حجم و مساحت خویش را از دست داده است»، گفته که «آنچه باقیمانده، لکه هایی کوچک از آب شور کم عمق است که حیات در آنها بشدت محدود شده است. خشک شدن دریاچه نتایج گسترده ای برای منطقه به دنبال داشته است. مهاجرت تدریجی روستانشینان حوضه آبریز دریاچه آغاز شده و این یک زنگ خطر جدی است».
وضعیت اضطراری دریاچه و خطر مهاجرت
شهرستان شبستر همچون شهرستان های مجاور دریاچه ارومیه است. زندگی مردم در این زمینه انتخابیه به علت آنکه منابع درآمدی بر پایه صنعت کشاورزی قرار دارد، به حیات دریاچه وابستگی جدی و زیادی دارد. متاسفانه در بعضی از مناطق مجاور دریاچه، روستاییان ناچار به مهاجرت از موطن خود شده اند، چونکه شرایط را برای آینده شغلی خودشان و همینطور زندگی مناسب نمی بینند. البته هنوز چنین اتفاقی در شبستر بشکل جدی و گسترده شروع نشده و امید است که مسئولان ملی و بومی راهی را برای احیای دریاچه پیدا کنند وگرنه ممکنست همین اتفاق تلخ شامل حال شبستر هم بشود.
هرچند همگی نسبت به راهکارهای نجات دریاچه واقف هستیم و اتفاقا دلیلهای خشکی آنرا می دانیم ولی بازهم کسی برای این کار پا پیش نمی گذارد. این در شرایطی است که وضعیت دریاچه واقعاً اورژانسی است و باید برای آبریزی دریاچه اقدامات جدی در دستور کار قرار بگیرد.
امروز بالغ بر ۶۰ تا ۷۰ هزار چاه غیر مجاز اطراف دریاچه ارومیه وجود دارد که نخستین اقدام کلیدی باید در رابطه با همین چاه ها باشد. دولت، مجلس، سازمان های استانی و در راس همگی وزارت نیرو و وزارت جهاد، باید در هماهنگی کامل به این مورد ورود کنند.
امروز جایی برای اشتباه یا آزمون و خطا وجود ندارد. امروز فرصت آن نیست که کسی بخواهد تقصیر را به گردن دیگری انداخته یا از مسئولیت شانه خالی کند. دفاع از کشاورزان و استفاده از فناوری و تجهیزات مدرن صنعت کشاورزی و اصلاح شیوه آبیاری و کشت باید در دستور کار قرار بگیرد. امروز در صنعت کشاورزی، بازدهی آبیاری با استفاده از فناوری های مدرن به بالای ۶۰ درصد رسیده است ولی همین آمار به جهت نبود امکانات در حدود ۳۰ درصد بوده و این در شرایطی است که بالای ۷۰ درصد از مصرف آب در کشور به بخش کشاورزی اختصاص دارد.
بنابراین اگر تجهیزات و شیوه کشاورزی مدرن شود، ما اساسا در کنترل مصرف آب موفق خواهیم بود و می توانیم از تنش آبی رها شویم. هرچند بعضی از کارشناسان و مسئولان و رسانه ها با تاکید بر همین آمار و ارقام، انگشت بهتان را سمت کشاورزان گرفته و آنان را مقصر بحران کم آبی و خشکی دریاچه ارومیه می دانند؛ اما واقعیت اینست که کشاورز بدون حمایت و بدون راهنمایی و آموزش نمی تواند ریسک تغییرات را قبول کند و اساسا با مشکلات جدی اقتصادی و معیشتی مواجه می شود.
همه می دانیم که کشت محصولی مانند یونجه که آب بری بالایی دارد، گزینه مناسبی برای کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه نیست و اتفاقا در گذشته بخش عمده ای از مزارع اطراف دریاچه ارومیه به محصولاتی چون گردو و بادام اختصاص داشت که آب، سم و مراقبت کمتری می طلبد و اتفاقا درآمد بالاتری داشت و بتازگی در مناطقی از شبستر کشت پسته نیز آغاز شده است ولی سوال اصلی اینجاست که یک کشاورز بر پایه چه حمایتی می تواند محصول خودش را تغییر بدهد و ریسک درآمدی آنرا در سالهای ابتدایی تقبل کند؟
کشاورزان باید مورد حمایت قرار بگیرند و تجهیزات و تاسیسات در رابطه با این حوزه باید مدرن شود، وگرنه خشکی دریاچه دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد و آن زمان باید خودمان را با تبعات آن آماده نماییم.
هرچند همگی این موارد در جلسات گوناگون با مسئولان استانی و دولتی درمیان گذاشته شده و اتفاقا آنان نیز بر این نکات صحه گذاشتند. همگی در رابطه با راهکارهای احیای دریاچه ارومیه به نظرات مشترکی رسیدیم ولی مساله اینجاست که این راهکارهای مورد وثوق هنوز اجرایی نشده اند. سفارش جدی خطاب به مسئولان دولتی اینست که احیای دریاچه باید از سال ها قبل کلید می خورد و همین امروز نیز برای نجات دریاچه دیر شده است.
منبع: golorkideh.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب