در گزارش گل اركیده عنوان شد؛

حفاظت از یوز آزمون و خطا بر نمی تابد

حفاظت از یوز آزمون و خطا بر نمی تابد

به گزارش گل اركیده یك متخصص ژنتیك حفاظت اظهار داشت: آنچه در دو سال قبل دیدیم، به هیچ وجه برای وضعیت فعلی یوز كافی نیست و اگر كاری نكنیم یوز را از دست می دهیم.


وحید زمانی، دكتری محیط زیست و متخصص ژنتیك حفاظت در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: از زمانی كه گستره پراكنش یوز به مرزهای ایران محدود شده حفاظت از این گربه سان كاریزماتیك ابعاد بین المللی پیدا كرده و فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته است. چند استراتژی در سال های اخیر برای حفاظت از یوز مطرح شده و طبق معمول موافقان و مخالفانی داشته است، در ماه های اخیر بحث تكثیر در نیمه اسارت به صورت سربسته مطرح شده كه جا دارد بیش تر از اینها به آن پرداخته شود.
اگر ۷ قلاده یوز، یعنی حداقل استاندارد برای گریز از نتایج منفی درون آمیزی و زوال ژنتیكی، زنده گیری شوند، در حدود ۲۰ جمعیت كلی یوز را با دست خودمان از خزانه ژنی زیستی جدا كرده ایم زمانی اضافه كرد: جالب اینجاست كه حتی پیشنهاد دهندگان و موافقان این طرح وحدت رویه ای در بیان جزئیات این طرح ندارند و هر كدام در رسانه های مختلف اظهارنظرهای متفاوتی دارند؛ از مساحت موردنظر برای فنس كشی گرفته تا بودجه و زمان و امكانات موردنیاز معین نمی باشد اما از طرفی این استراتژی را بهترین راهكار برای حفاظت از یوز معرفی می كنند. وی افزود: در مقابل ریسك های اصلی برنامه تكثیر در اسارت یا نیمه اسارت شناسایی شده و بارها در گزارش ها، مصاحبه ها و در نهایت حتی به مسؤولان به تفصیل گفته شده است. همه بحث كارشناسان این است كه در بسیاری موارد این ریسك ها جدی هستند و راهكاری هم برای آنها وجود ندارد. از آنجایی كه ریسك ها شناسایی شده، پیشنهاد دهندگان اگر راهكاری دارند باید هر چه سریع تر مطرح كنند. اصرار كارشناسان برای انتشار برنامه عمل برای این است كه ببینیم چه راهكاری برای این خطرات اندیشیده شده است؟عضو هیئت علمی دانشگاه كردستان اظهار داشت: بگذارید صریح و بی پرده در مورد تكثیر یوزها صحبت نماییم، وقتی بحث انقراض گونه ای در محافل عمومی و رسانه های جمعی مطرح می شود، نخستین گزینه كه ذهن مخاطب عام را به خود مشغول می كند، تكثیر گونه است. اما اكولوژیست ها و زیست شناسان به خوبی می دانند كه به این سادگی ها هم نیست و احتمال موفقیت اندك است و تجارب سایر كشورها نویددهنده نیست. اما قضیه اینجا جالب تر می شود كه در بین موافقان تكثیر یوز چهره های سرشناس زیست شناسی و اكولوژی بعنوان پیشنهاددهندگان اصلی دیده می شود و این پارادوكس را تداعی می كند كه چرا با اشراف به ریسك ها و احتمال موفقیت پایین باید این استراتژی پرمخاطره گزینه اول باشد در شرایطی كه بگفته خیلی از متخصصان، معرفی مجدد افراد متولد شده در اسارت به طبیعت تقریباً نا ممكن است. زمانی اشاره كرد: برخلاف برداشت هایی كه عده ای تلاش نموده اند به تعدادی از كارشناسان نسبت دهند، هیچ وقت گفته نشده كه باید روند گذشته را حفظ كرد، بلكه اصرار بر این است كه روند گذشته كافی نبوده، كوشش های بسیار بیش تری باید برای حفاظت در زیستگاه كرد چون آنچه تاكنون انجام شده و آنچه در دو سال قبل دیدیم، به هیچ وجه برای وضعیت فعلی یوز كافی نیست و اگر كاری نكنیم یوز را (چه با تكثیر و چه بدون تكثیر) از دست می دهیم. وی تاكید كرد: پایش، قسمتی از این تلاش هاست نه اینكه بگوییم فقط با پایش یوز حفظ می شود. از جانب دیگر هیچ وقت كسی منتقد صرف تكثیر نبوده، بلكه گفته شده سازمان نباید بدون برنامه برای تكثیر جلو برود و اگر برنامه ای دارد باید اعلام گردد كه كارشناسان مختلف نظر بدهند و كم و كاستی های آن دیده شود و برای آن چاره دیده شود.چگونه باید وارد عمل شد؟این متخصص ژنتیك حفاظت اظهار داشت: دانش به روز از هیچ كدام از زیستگاه ها نداریم! آخرین پایش ها مربوط به دو یا سه سال قبل است. هر چند كه همگان باور داریم كه جمعیت كاهش یافته، همه آنهایی كه دغدغه حفاظت دارند، می دانند كه یوز نیاز به كمك دارد و باید وارد عمل شد اما چگونه؟
بودجه و امكانات فعلی در شرایط تحریم ها كه سازمان حفاظت محیط زیست را حتی در تامین سوخت اتومبیل های یگان حفاظت با چالش مواجه كرده است، اجازه پیگیری همزمان چندین استراتژی را نمی دهد بدین سبب باید اولویت بندی نماییم زمانی افزود: بیایید از اول شروع نماییم هدف از حفاظت را باید روشن و بی ابهام بیان نماییم. از دیدگاه زیست شناسی حفاظت، هدف از استراتژی های حفاظتی، حفظ گونه در زیستگاه اصلی است (In situ) و فقط و تنها فقط زمانی حفاظت در اسارت (Ex situ) مطرح می شود كه هیچ گزینه دیگری روی میز نباشد. به بیان ساده بگویم، افق دید یك زیست شناس حفاظت، حفظ جمعیت های پویای یوز در زیستگاه های بالفعل و بالقوه و برای نسل های متمادی است و این فاصله بسیاری با یك جمعیت محدود در اسارت و نیمه اسارت دارد. وی تاكید كرد: یك زیست شناس حفاظت، به خوبی می داند كه داشتن یك جمعیت كوچك و ایزوله در اسارت موفقیتی نه چندان بزرگ تر از داشتن اسپرم و تخمك فریز شده و نمونه های بافت فیكس شده در آزمایشگاه است. كما اینكه انجماد سلول هم اكنون برای تعداد كمی از گونه های در معرض انقراض قابل استفاده می باشد برای اینكه تكنولوژی آن باید برای هر گونه اختصاصی شود؛ بانكهای ژنومی نیز بااینكه منابع باارزشی برای مطالعات ژنتیك هستند اما به نظر نمی رسد با تكنولوژی فعلی مشاركتی در جمعیت های زنده داشته باشند.دیدگاه ژنتیك حفاظتاین متخصص ژنتیك حفاظت توضیح داد: در گام اول اندازه جمعیت هدفی كه مقرر است در نیمه اسارت نگهداری شود باید مشخص شود، جمعیت هدف اندازه جمعیتی است كه برای نگهداری تنوع ژنتیكی در ۱۰۰ سال كفایت كند. از طرفی تعداد افراد مورد نیاز برای نگهداریاین میزان از تنوع ژنتیكی به اثر بنیانگذار، نسبت N/Ne، طول نسل و سرعت افزایش جمعیت پس از گردنه بطری تحمیل شده دارد. زمانی اعلام نمود: برای بنیانگذاری یك جمعیت در اسارت ۲۰ تا ۳۰ فرد مولد مورد نیاز است كه پیشینه ژنتیكی آنها مشخص باشد، از میان گونه هایی كه SSPs مدیریت تكثیر در اسارت آنها را به عهده دارد، ببر سیبری با ۲۵ فرد بنیانگذار و پلنگ برفی با ۷ فرد بنیانگذار نزدیكترین گزینه ها هستند.
در شرایطی كه تقریباً هیچ یك از بندهای دارای اولویت برنامه عمل، اجرایی نشده است و حتی برنامه ای برای اجرایی شدن آنها اعلام نشده است، پیگیری مصرانه برنامه های تكثیر در نیمه اسارت این شبهه را به وجود می آورد كه این برنامه به «تنها» گزینه موجود تبدیل گشته است وی افزود: از طرفی باید توجه داشت كه نسبت متوسطی از افرادی كه زنده گیری می شوند موفق به تولیدمثل در اسارت می شوند. نیاز به بنیانگذارانی كه نمونه بارز جمعیت باشند، نسبت اندك افراد بنیانگذاری كه موفق به تولیدمثل می شوند و ملاحظات اقتصادی ایجاب می كند كه جمعیت با حداكثر تعداد بنیانگذار آغاز شود كه در مورد یوز زنده گیری تعداد زیاد در تعارض با سایر اهداف حفاظتی است. این متخصص ژنتیك حفاظت اظهار داشت: از دیگر معضلات ژنتیكی در اسارت درون آمیزی و تنش درون آمیزی است. طبق آمار SSPs تقریباً تمامی گونه هایی كه با تعداد اندك بنیانگذاری شده اند، در كمتر از ۴ نسل گرفتار درون آمیزی و كاهش تنوع ژنتیكی می شوند. برای مثال ضریب درون آمیزی (F) در ببرهای جنوب چین ۳۰ ٪ و تا ۶۱ ٪ در گرگ های مكزیكی متولد باغ وحش گزارش شده است. برای اجتناب از این مشكل افراد و گامت بین انستیتوها و باغ وحش هایی كه تحت مدیریت انجمن جهانی باغ وحش ها و آكواریوم ها (WAZA) قرار دارند، مبادله می شود. این راهكار باتوجه به عدم وجود جمعیت در اسارت یوز آسیایی در كشورهای دیگر برای ما منتفی است. زمانی اضافه كرد: هرچند زیستگاه های یوز به سبب وسعت و پراكنش زیاد به خوبی پایش نشده و جمعیت، نسبت جنسی و پراكنش یوزها را دقیقاً نمی دانیم اما اگر بخواهیم به همین آمار فعلی اكتفا نماییم جمعیت یوزها بین ۳۰ تا ۴۰ قلاده عنوان شده است (IUCN) كه در چند جمعیت و چند زیستگاه پراكنش دارند. بدین سبب وقتی بارقه های امید برای استراتژی های حفاظت «این سیتو» وجود دارد، تصمیم به تكثیر در نیمه اسارت و به جان خریدن مخاطراتش بعنوان راهكار عاجل منطقی نیست. نتایج اسف بار انتقال چند رأس گور ایرانی از شرق به غرب سمنان یادآوری توان تكنیكی و تخصصی ما در زنده گیری و معرفی مجدد است.شواهد حضور یوز ماده در یزد مهمست یا نه؟این متخصص ژنتیك حفاظت در پاسخ به این پرسش كه برخی شواهد مطرح شده از حضور یوز ماده در یزد، در صورت صحت مهمست یا نه اظهار داشت: اتفاقاً این مساله نتیجه كاملاً تغییردهنده بازی است چونكه در تمامی صحبت های پیشین به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده بود كه در یزد یوز ماده ای وجود ندارد در نتیجه این طور عنوان می شد كه یوزه ای نر یزد عملاً از ذخیره ژنتیك جمعیت یوزه ای آزاد ایران حذف شده اند و باید فكری به حال آنها كرد تا این ذخیره باارزش را از دست ندهیم و... اما حالا این پیش فرض عوض شده است!زمانی تصریح كرد: اینكه یك سال است از یوزها خبری نیست، هم عجیب نیست چون كسی پایشی نكرده است. حتی قبلاً هم كه پایش می شد، یوزه ای ماده ای بودند كه چند سال دیده نمی شدند، ولی پس از چند سال باردیگر پیدا می شدند. باید بدانید كه این اتفاق حتی در سرنگتی هم كه بیشتر یوزها را می شناسند، رخ داده است. وی اشاره كرد: كسی نمی گوید كه ثبت یك یوز ماده می تواند یوزها را نجات بدهد، ولی ثبت آن تاكید می كند كه بسادگی نمی توان نتیجه گیری كرد، چنانچه متأسفانه این اتفاق در گذشته بارها رخ داده و هنوز هم تعدادی از كارشناسان عادت دارند كه داده های اشتباه به رسانه ها بدهند. باید با صراحت گفته شود كه مطالعات قبلی به خصوص در مورد یزد كامل و دقیق نبوده و نمی توان بر پایه آنها نتیجه گیری كرد و حكم به حذف یوزها از طبیعت داد.دوگانه ای در كار نیست، باید اولویت ها مشخص شوداین متخصص ژنتیك حفاظت افزود: عده ای از پیشنهاددهندگان تكثیر در نیمه اسارت یوز، بحث دوگانه های كلیشه ای محیط زیست را پیش می كشند و می گویند منافاتی بین استراتژی های پیشنهادی نیست و تكثیر در نیمه اسارت و بهسازی و ایمن سازی زیست گاه های یوز را همزمان پیش ببریم، این اظهارات زمانی درست است كه تعارضی بین این استراتژی ها وجود نداشته باشد اما برای تكثیر در نیمه اسارت به تعداد افراد بنیان گذار كافی نیاز داریم كه باید از طبیعت زنده گیری شوند و در صورت عدم موفقیت و تلفات چه در مرحله زنده گیری چه در فرآیند تكثیر، جمعیت اصلی لطمات جبران ناپذیری می بیند. اگر ۷ قلاده یوز (حداقل استاندارد برای گریز از نتایج منفی درون آمیزی و زوال ژنتیكی) زنده گیری شوند، در حدود ۲۰ درصد جمعیت كلی یوز را با دست خودمان از خزانه ژنی زیستا جدا كرده ایم. زمانی اشاره كرد: بحث موافقت یا مخالفت صرف نیست، بودجه و امكانات فعلی در شرایط تحریم ها كه سازمان حفاظت محیط زیست را حتی در تامین سوخت اتومبیل های یگان حفاظت با چالش مواجه كرده است، اجازه پیگیری همزمان چندین استراتژی را نمی دهد بدین سبب باید اولویت بندی نماییم. وی افزود: در شرایطی كه تقریباً هیچ یك از بندهای دارای اولویت برنامه عمل، اجرایی نشده است و حتی برنامه ای برای اجرایی شدن آنها اعلام نشده است، پیگیری مصرانه برنامه های تكثیر در نیمه اسارت این شبهه را به وجود می آورد كه این برنامه به «تنها» گزینه موجود تبدیل گشته است. این متخصص ژنتیك حفاظت تاكید كرد: زمانی با موافقان فعلی تكثیر وحدت نظر داشتیم كه اگر زیستگاه ناامن باشد، هر تعداد یوز را تكثیر و معرفی مجدد نماییم تهدیدهایی كه جمعیت های طبیعی را از بین برده اند، جمعیت های معرفی شده را با سرعت بیش تری از میان برمی دارند. یادآور می شوم كه تهدیدهایی كه زیستگاه ها را ناامن كرده عبارتند از سگ گله، دام و جاده. زمانی تصریح كرد: فنسی كه برای تكثیر در اسارت به كار می رود، می تواند نقاط حادثه خیز جاده هایی را ایمن كند كه كریدورهای اصلی یوز را قطع كرده و سنگین ترین تلفات را به جمعیت وارد كرده و خواهند كرد. لازم به ذكر است كه از سال ۲۰۰۱ میلادی (۱۳۷۴) تا سال ۲۰۱۶ میلادی (۱۳۹۵) حدود ۱۳ مورد تصادف جاده ای رخ داده كه در نتیجه آنها ۱۹ فرد یوز در جاده های استان های سمنان، یزد و جنوب خراسان تلف شده اند. ضمن اینكه از سال ۹۰ به بعد تنها در جاده عباس آباد، ۳ یوز در اثر تصادف تلف شده اند. مجموع تلفات توران از سال ۹۰ به بعد، ۱۰ فرد بوده كه ۷ تای آنها توسط سگ گله و ۳ فرد در جاده تلف شده اند. وی تاكید كرد: یكی دیگر از اولویت های عاجل، خروج دام و سگ گله و سگ بلاصاحب از زیستگاه های یوز است كه باتوجه به وسعت و پراكندگی زیستگاه ها در چند استان و تعارض با جوامع بومی، فرآیند ای هزینه بردار و زمانبر است كه خود تمامی نیروی انسانی و امكانات را طلب می كند. این متخصص ژنتیك حفاظت درانتها اظهار داشت: شایسته آن است كه پیش از هر اقدام خودسرانه اولویت ها و استراتژی های حفاظتی در یك اتاق فكر با حضور كارشناسان و صاحبنظران داخلی و خارجی و گروه تخصصی گربه سانان IUCN سنجیده شود و تصمیم گیری در مورد این میراث ملی قائم به فرد و گروه خاص نباشد. فراموش نكنیم سرنوشت یوز ابعاد فراملی دارد و جهانیان عملكرد ما را پایش می كنند.


منبع:

1398/11/27
15:18:41
5.0 / ۵
3945
تگهای خبر: آب , ایمن , باغ , متخصص
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۵
GOl Orkideh
گل ارکيده

گل اركیده

گل و گیاه

golorkideh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت گل اركیده محفوظ است