خشكسالی در كمین ایران زمین (۱)

دچارخشكسالی مدیریتی هستیم، بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان را بسازیم

دچارخشكسالی مدیریتی هستیم، بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان را بسازیم

گل اركیده: عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع می گوید برای رفع مشكل اشتغال به پروژه های بزرگ نیاز داریم ولی چرا این پروژه های بزرگ باید در همان راستایی باشد كه سرزمین ما را خشك تر می كند؟



خبرگزاری مهر، گروه جامعه: چندین سال است كه از زبان مسئولان و كارشناسان مختلف مساله آب با كلمه بحران گره خورده است. برخی خشكسالی و تغییر اقلیم را مقصر می دانند و عده ای معتقدند مشكلات كنونی حوزه آب به مدیریت نادرست منابع آبی كشور برمی گردد. برخی هم اساساً مساله آب را «بحران» نمی دانند و می گویند بازنگری در ادبیات این حوزه ضروری می باشد. راه حل ها از این هم متنوع تر است و از آب شیرین كن و انتقال آب تا آبخیزداری و قنات بعنوان روش درست رویایی با مساله آب در كشور عنوان شده است. درباره این موضوعات با محمد درویش، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع به گفتگو نشستیم.
* درباره «بحران آب» در ایران نظریات مختلفی مطرح شده است. آیا شما به وجود چنین بحرانی اعتقاد دارید یا همچون برخی افراد آن را فضاسازی می دانید؟ ابعاد مساله آب در ایران را چگونه ارزیابی می كنید؟
بحران آب در كشور ما بحران خیلی جدی است و من حتی فكر می كنم كه ابعاد جدی این ماجرا آن طور كه باید هنوز به درستی تدوین نشده است. به خاطر این كه ما در رفتار مسئولین و مردم تغییر فاحشی را متناسب با وقوع بحران نمی بینیم، می گویند بدترین رخداد در بحران آب نشست زمین است وقتی سرزمینی دچار نشست زمین شد یعنی به حد اعلای بدهكاری اكولوژیكی رسیده است. یعنی اینقدر میزان تناسب برداشتش از تغذیه اش به هم خورده كه روند افت سفره های آب زیرزمینی اش منجر به نشست زمین شده است، اگر یك سال، دو سال، سه سال، چهار سال، ۵ سال، ۱۰ سال سطح آب زیرزمینی افت كند منجر به نشست زمین نمی گردد. اما اگر این روند تداوم داشته باشد نشست زمین رخ می دهد.
در ایتالیا و اسپانیا ۳.۷ میلی متر در سال در جنوبش نشست زمین اتفاق می افتد و كمیته ای به ریاست نخست وزیر شكل گرفته كه جلوی این روند را از همین حالا بگیرند. اما در ایران این رقم به ۵۴ سانت یعنی ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی رسیده است، آیا ما تكانی خوردیم و اتفاق خاصی افتاده است؟همیشه دنیا از كابوسی به نام نیومكزیكو می ترسید كه سرش بیاید. در نیومكزیكو زمین ۳۲ سانتی متر در سال نشست می كند و همیشه در همه سندهای سازمان های بین المللی از آن بعنوان بالاترین نرخ افت سطح آب زیرزمینی یاد می گردد. اما در گزارش سال ۲۰۱۰ سازمان زمین شناسی ایران متوجه شدیم كه در جنوب تهران در دشت شهریار این رقم به ۳۶ سانتی متر در سال رسیده یعنی ۴ سانتی متر ركورد كره زمین را شكستیم آن هم در جایی كه یكی از مناطق برخوردار ما از نظر سفره های آب و ریزش های آسمانی است. یعنی دامنه جنوبی البرز جایی كه تهران و كرج مستقر است و از میانگین كشوری بارندگیش بیشتر است، رودخانه های خیلی خوبی هم دارد ولی این اتفاق افتاده است.
از این نگران كننده تر اینكه در گزارش سال ۲۰۱۵ سازمان زمین شناسی یعنی ۵ سال بعد دریافتیم كه خودمان ركورد خودمان در نشست زمین را هم شكسته ایم. در یك فاصله ای بین دشت فسا و جهرم میزان نشست زمین به ۵۴ سانتی متر در سال افزایش پیدا كرده است. اگر ۴ میلی متر در سال زمین نشست كند شرایط بحرانی باید اعلام شود؛ چون كه نشست زمین فرایند غیرقابل برگشت و غیرقابل جبران است. به خاطر برداشت از سفره های آب زیرزمینی وقتی لایه های آبدار به هم بچسبد حتی اگر شما بتوانید دوباره میزان تغذیه و برداشت را به تعادل برسانید دیگر آن حجمی كه قرار بوده آب را در خودش نگه داری كند كم شده و مازاد آب در هیبت سیل های ویرانگر در سطح خاك جاری می شود، درست مثل این می ماند كه یك كتاب خطی بسوزد. وقتی بسوزد شما با همه تمهیدات تكنولوژیكی هم نمی توانید آن كتاب را برگردانید وقتی كه ببر هیركانی نابود شد دیگر نابود شده نمی توانید ببر هیركانی را برگردانید.
پدیده نشست زمین مثل انقراض یك گونه می ماند وقتی اتفاق بیفتد دیگر اتفاق افتاده باید تلاش نماییم تا در مناطق دیگری این اتفاق نیفتد. برای همین چهار میلی متر نشست زمین كمیته بحران شكل می گیرد. در ایتالیا و اسپانیا ۳.۷ میلی متر در سال در جنوبش نشست زمین اتفاق می افتد و كمیته ای به ریاست نخست وزیر شكل گرفته كه جلوی این روند را از همین حالا بگیرند. اما در ایران این رقم به ۵۴ سانت یعنی ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی رسیده است، آیا ما تكانی خوردیم و اتفاق خاصی افتاده است؟ هیچ نماینده مجلسی آمده وزیر جهاد كشاورزی را به خاطر نشست زمین به استیضاح بكشد یا از رئیس سازمان محیط زیست پاسخ بخواهد؟ یا وزیر نیرو؟ نماینده های مجلس البته استیضاح می كنند اما به جهت اینكه چرا سد نزدی و چرا كارخانه نزدی! چرا قیمت گوجه فرنگی اینقدر شد؟ چرا قیمت برنج اینقدر شد؟ همه درگیر روزمرگی ها هستند و یك نهاد خردمندی كه آن بالا باشد و قاعدتا باید سازمان محیط زیست باشد كه این هشدارها را بدهند وجود ندارد و همچنان در بر همان پاشنه می چرخد.
دلیلش به نظر من به این برمی گردد كه ما درگیر روزمرگی ها شده ایم به رفتارهایی كه در كوتاه مدت بتواند به ما جواب بدهد عادت كرده ایم، تلاش نكردیم تا گزینه های دیگری برای معیشت مردم معرفی نماییم.
هیچ جایی در كره زمین نیست كه بیشتر از ما دریافت انرژی خورشیدی داشته باشند. مزیت اول ما باید استحصال انرژی خورشیدی باشد چرا سراغ نیروگاههای حرارتی می رویم؟ چرا سراغ نیروگاه های برق آبی می رویم كه این طور سرمایه هایمان را حیف و میل و نابود كنیم؟ یك خانواده ای كه برای پخت غذا شمش طلا می سوزاند حق ندارد بگوید چرا فقیر می شوم. این كاری است كه ما هم در ایران می نماییم. كشوری كه روی كمربند خشك جهان قرار گرفته یعنی عرض ۲۵ تا ۴۰ درجه نیم كره شمالی نباید به سمت آن نوع از توسعه ای برود كه بیشترین وابستگی را به منابع آب و خاك داشته باشد. ما باید به سمت آن توسعه ای برویم كه كمترین وابستگی را به آب و خاك داشته باشد. ما باید به سمت بالفعل كردن مزیت های واقعی این كشور برویم، آن وقت با كمترین نیاز آبی می توانیم نیازهای خودمان را تامین نماییم.
عربستان سعودی ۳۰ میلیون نفر جمعیت دارد برای تامین نیاز آب شربش به ۳ میلیارد متر مكعب آب نیاز دارد، كل آب قابل استحصال یك سال عربستان سعودی یك میلیارد متر مكعب است. یعنی فقط برای تامین آب شرب مردمش ۳۰۰ درصد باید بیشتر از آب قابل استحصالش آب تولید نماید. در نتیجه به سمت آب شیرین كن و روش هایی مثل این رفته است. اما ما حدود ۱۰۰ میلیارد متر مكعب آب داریم و برای تامین نیاز آب شرب ۸۰ میلیون ایرانی به ۸ میلیارد متر مكعب آب نیاز داریم یعنی چه؟ یعنی ما فقط ۸ درصد آب قابل استحصالمان می تواند نیازهای آبی شربی مردم مان را تامین كند در صورتی كه عربستان ۳۰۰ درصد آب قابل استحصالش است. آیا در ایران هم می توانیم بگوییم كه بحران آب هست و در عربستان هم بحران آب هست؟
به نظر من در ایران بیشتر دچار یك نوع خشكسالی هستیم كه من به آن خشكسالی مدیریتی می گویم نه خشكسالی طبیعی. ما متاسفانه خودمان به دست خودمان بحران تولید می نماییم اگر كه نگاه مان به توسعه متناسب با واقعیت تغییر كند آن وقت آن چیزهایی كه برایمان بحران است اتفاقا می تواند فرصت شود مثلا می گویند كه ما در كشوری زندگی می نماییم كه كویری و بیابانی است و این كویر و بیابان را دشنام پست آفرینش می خوانیم چون محدودیت كشاورزی داریم. اما اگر در همین كویر و بیابان توربین های بادی مستقر كنید و به اكولوژها و اكوكمپ ها و اقامت گاه های بوم گردی و اكوسافاری ها تبدیلش كنید می گردد از آن پول در آورد.
امسال انگلیس ها در كرمان یك سرمایه گذاری را می خواهند شروع كنند. ۸۰۰ میلیون یورو سرمایه گذاری می كنند تا ششمین نیروگاه خورشیدی جهان را با قدرت ۶۰۰ مگاوات بسازند. چرا این ها یك چنین سرمایه گذاری در ایران می كنند؟ می گویند ما اگر قرار بود ۸۰۰ میلیون یورو در انگلستان سرمایه گذاری نماییم به جای ۶۰۰ مگاوات ۸۰ مگاوات می توانستیم برق تولید نماییم. اگر ۳۰۰ مگاوات را به ایرانیان بدهیم باز برده ایم. این مزیت را چرا خودمان استفاده نمی كنیم؟ چرا خودمان به بزرگترین تولید كننده انرژی تبدیل نمی شویم؟ یك جاهایی در ربع الخالی عربستان و در استرالیا مثل ما دریافت انرژی خورشیدی دارند. اما هیچ جایی در كره زمین نیست كه بیشتر از ما دریافت انرژی خورشیدی داشته باشند. مزیت اول ما باید استحصال انرژی خورشیدی باشد چرا سراغ نیروگاههای حرارتی می رویم؟ چرا سراغ نیروگاه های برق آبی می رویم كه این طور سرمایه هایمان را حیف و میل و نابود كنیم؟ یك خانواده ای كه برای پخت غذا شمش طلا می سوزاند حق ندارد بگوید چرا فقیر می شوم. این كاری است كه ما هم در ایران می نماییم. ما می توانیم ثروتمندترین كشور منطقه باشیم اگر به درستی از منابع خودمان استفاده نماییم.
* خیلی ها بخش كشاورزی را مورد انتقاد قرار داده اند، چون كه می گویند تاكید بیش از اندازه بر كشاورزی و استقلال كشاورزی به شدت به منابع آبی مان ضربه زده است. این مورد را چه طور ارزیابی می كنید؟
من مقصر را كشاورزی نمی دانم. مقصر آن نگاهی است كه فكر می كند كشاورزی می تواند مشكل این كشور را حل كند. شما نمی توانید از یك كودك انتظار داشته باشید كه مشكلات بانك مركزی ایران را حل كند بعد وقتی حل نكرد او را مواخذه كنید. در واقع اگر مقرر است كسی را مواخذه كنید باید آن كسی را مواخذه كنید كه یك كودك را رئیس بانك مركزی می گذارد. الان ماجرا این است در كشوری كه ریزش های آسمانی اش یك سوم میانگین جهانی است و تبخیرش از ۵۰ درصد بیشتر است چرا همه راه ها باید به كشاورزی ختم شود؟ چرا باید اینقدر بیش از اندازه كشاورزی تولید كنیم؟ این آن نكته ای است كه در نظر نگرفته ایم و بعد می گوییم ما این همه سد ساخته ایم و ۹۰ درصد آب مان را در اختیار بخش كشاورزی قرار داده ایم. چرا كشاورزی مشكلات ما را حل نمی كند كه هیچ، بلكه سفره های آب زیرزمینی ما را نابود می كند، چشمه های تولید گرد و خاك تولید می كند، این همه كود و سم شیمیایی مصرف می كند، و كیفیت منابع آب ما را هم نابود می كند.
در كشوری كه ریزش های آسمانی اش یك سوم میانگین جهانی است و تبخیرش از ۵۰ درصد بیشتر است چرا همه راه ها باید به كشاورزی ختم شود؟ چرا باید اینقدر بیش از اندازه كشاورزی تولید كنیم؟ در طول سال ها پدران ما نشان دادند كه كشاورزی ما در حد ۲۰ میلیارد متر مكعب می تواند بهترین كیفیت را داشته باشد. ما ۷۰ هزار پارچه قنات در كشور داشتیم در این كشور و این ها ۲۰ میلیارد متر مكعب از آب زیرزمینی را می آوردند روی سطح -آب مازاد بدون اینكه منجر به افت سطح آب زیرزمینی شود بدون اینكه مجبور شویم برای استحصالش انرژی مصرف كنیم- و این آب كشاورزی این كشور را تداوم می بخشید.
ما در ۱۰ محصول كشاورزی بین ۱۰ تولید كننده اول جهان بودیم و هنوز هم در بسیاریش هستیم. اما ما آزمندی پیشه كردیم. نابخردی پیشه كردیم. گفتیم چرا ۲۰میلیارد حالا كه ۲۰ میلیارد اینقدر محصول می تواند بیاورد ۸۰ میلیاردش نماییم. چاه بزنیم، آب بیشتری بكشیم، سد بزنیم و رودخانه ها را بیاوریم در خدمت كشاورزی. فارغ از اینكه رودخانه های وظایف دیگری داشتند؛ تالابها را باید سیراب می كردند؛ آبزیان كشور را باید تامین می كردند.
این چاه ها سبب شدند ۷۰ هزار حلقه قنات ما هم خشك شود و بعد ما مجبور شدیم برای حفظ حاصلخیزی خاك، كود شیمیایی بیشتری استفاده نماییم. آفت های جدیدی رونمایی گردید و مجبور شدیم سموم بیشتری استفاده نماییم. كشور با سونامی سرطان روبه رو شد، چون غذا سالم نبود، مثل قبل نبود. مواد كانی های فلزی سنگین و خطرناك در گوجه فرنگی، پیاز، خیار خودش را نشان داده است و این ها همه عوارض فشار بیش از اندازه بر سرزمینی است كه اصلا قرار نبوده یك چنین مسئولیتی بر دوشش بگذاریم. ما می توانیم در ایران پول تولید نماییم و با پولی كه تولید می نماییم بهترین غذا را خریداری نماییم. یعنی آب مجازی وارد كشور نماییم و به حفظ اندوخته های آبی مان كمك نماییم، نه اینكه در جایی كه چنین استعدادی ندارد چنین فشاری را تحمیل نماییم.
پس اصلا ما بعنوان فعالان و متخصصان محیط زیست دنبال تعطیلی كشاورزی نیستیم. اما كشاورزی باید ارتقای نرم افزاری پیدا كند؛ كشاورز نمونه ما كسی است كه مثلا ۱۲ تن گندم بتواند تولید نماید. اگر ۱۲ تن گندم تولید كرد به چه قیمتی؟ چه قدر كود؟ چه قدر سم؟ یك پراید هم بهش جایزه می دهیم!
متوسط تولید گندم در فرانسه ۲۵ تن است، در صورتی كه اینجا سه تن است. آن كشاورزی می تواند به اقتصاد ملی كمك نماید كه برخوردار از چنین خصوصیت هایی باشد.
آمار معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری می گوید ۳۴ هزار روستا از دهه ۱۳۳۰ تا حالا تخلیه شده اند. یعنی پس از ماجرای صحرا ـ ساحل در آفریقا كه بزرگترین مهاجرت زیست محیطی در طول تاریخ جهان رخ داد، ایران یكی از بزرگترین موج های مهاجرت را تجربه می كند. منتهی فعلا چون درون كشوری است صدایش در نمی آید.
اگر قیمت نهاده ها را واقعی نماییم یعنی قیمت آب برق و سوخت را واقعی نماییم یك كیلو خیار را باید به قیمت ده بیست هزار تومان خریداری نماییم. این كشاورزی واقعی نیست، در نتیجه انگیزه تولید نمی گردد كه ارتقا پیدا كند. هدررفت آب مان فوق العاده زیاد است، ۳۰ درصد ضایعات بخش كشاورزی داریم، ۶ برابر استاندارد جهانی، چرا اینقدر ضایعات داریم؟ چون دپویمان غلط است، گندم را دپو می نماییم یا مثلا سیب را وسط خیابان یا بیابان می ریزیم و اگر یك بارندگی و یك طوفانی هم شد یا یك آفتابی خورد همه اش نابود می گردد. سردخانه به اندازه كافی نداریم. روش های بسته بندی مان غلط است، روش های حمل و نقل مان غلط است، در نتیجه سی درصد محصولی كه با این هزینه های گزاف تولید می نماییم عملا به دست مصرف كننده مصرف كننده نمی رسد. آبی كه برای تولید این ۳۰ درصد استفاده می نماییم ۲۶.۷ دهم میلیارد متر مكعب است، یعنی بیش از سه برابر نیاز ۸۰ میلیون ایرانی در یك سال به آب ما هدر می دهیم با تولید مواد غذایی كه عملا به دست مصرف كننده نمی رسد، یعنی بیش از ظرفیت هزار سطحی كه در كشور ساخته ایم. ۴۹.۷ دهم میلیارد متر مكعب كل حجم مخازن سدهای ماست و ما ۲۶.۷ دهم میلیارد متر مكعبش را عملا داریم به هدر می دهیم. اگر این آب هدر نمی رفت یعنی كشاورزی ما ارتقای نرم افزاری پیدا كرده بود نه لازم بود سد بیشتری بسازیم كه آن همه هزینه بدهیم و نه لازم بود در واقع كل محصول كشاورزی از خارج وارد نماییم و این همه كشاورز ما در واقع فقیر بشوند كشور ما در واقع دچار این محدودیت های جدی شود.
به همین دلیل است كه می گویم دچار خشكسالی مدیریتی هستیم نه دچار خشكسالی طبیعی، واقعا حق نداریم بگوییم ما دچار بحران آب هستیم وقتی عربستان با یك میلیارد متر مكعب برای سی میلیون آدمش آب تولید می كند.
* بحث دیگری كه در همین حوزه مطرح است، مبحث تاثیر خشكسالی در مهاجرت و نقشه مهاجرت كشور است. آقای عیسی كلانتری گفته در دهه های آینده ممكن است نیمی از مردم ایران مهاجرت كنند. ارزیابی شما چیست؟
این اتفاق همین الان هم می افتد. آمار معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری می گوید ۳۴ هزار روستا از دهه ۱۳۳۰ تا حالا تخلیه شده اند. یعنی پس از ماجرای صحرا ـ ساحل در آفریقا كه بزرگترین مهاجرت زیست محیطی در طول تاریخ جهان رخ داد، ایران یكی از بزرگترین موج های مهاجرت را تجربه می كند. منتهی فعلا چون درون كشوری است صدایش در نمی آید. در ۱۳۳۰ ما كمتر از ۳۰ درصد جمعیت مان شهرنشین بودند، الان دقیقا برعكس شده و كمتر از ۳۰ درصد جمعیت مان روستانشین هستند. آنهایی هم كه بضاعت دارند كشور را ترك می كنند! یعنی آرام آرام و اول از روستا به شهرهای بزرگ و بعد به تهران می روند و بعد هم از كشور می روند. یك و نیم میلیون نفر در نوبت گرفتن ویزا هستند كه از كشور خارج شوند.
*آیا این ارتباط مستقیمی با خشكسالی دارد؟
یكی از دلایلش حتما این است. یكی از دلایل اصلی هم مشكلات معیشتی است. البته آزادی های اجتماعی و.. هم هست ولی واقعا خیلی درصد كمی دارد. این بحث ها بیشتر در بین نخبگان رخ می دهد.

تا زمانی كه ما به صرافت تغییر نیافتیم همچنان این اتفاق می افتد. الان تفكر حاكم این است كه كارخانه های بزرگ زده شود، پروژه های بزرگ انتقال آب اجرا شوند و بتوانیم چند ده هزار نفر استخدام داشته باشیم. ما نیاز به پروژه های بزرگ داریم به جهت اینكه مشكل اشتغال را حل نماییم. الان تفكر حاكم این است، درست، ولی چرا این پروژه های بزرگ باید در همان راستایی باشد كه سرزمین ما را خشك تر می كند؟ چرا ما نیاییم و بزرگترین نیروگاه های خورشیدی جهان را نسازیم؟ بزرگترین نیروگاه های بادی جهان را نسازیم؟ بزرگترین مجموعه های گردشگری را تولید نكنیم؟ چرا در تولید ثانویه مواد معدنی خودمان نیاییم به جای خام فروشی؟ چرا از مزیت ۴۷۰۰ كیلومتر مرز آبی مان استفاده نكنیم؟ چرا دوباره جاده ابریشم را زنده نكنیم؟ ما تنها معبر دسترسی جمهوری های آسیای میانه به آب های آزاد هستیم چرا از این خصوصیت استفاده نكنیم؟
ادامه دارد…

1397/02/09
23:55:06
5.0 / ۵
4488
تگهای خبر: آب , جنگل , كیفیت , محیط زیست
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۳
GOl Orkideh
گل ارکيده

گل اركیده

گل و گیاه

golorkideh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت گل اركیده محفوظ است